به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از اداره ارتباطات رسانه ای شهرداری اصفهان ، غلامعلی حدادعادل شامگاه شنبه در آخرین برنامه از نشست های بررسی و واکنشی مولفه های شهر خلاق اصفهان با اشاره به جایگاه صائب تبریزی در ادبیات فارسی اظهار داشت: سال گذشته پس از عید فطر مهمان اصفهانی ها بودم و به لطف شهردار اصفهان موفق به بازدید از عملیات مرمت و بازسازی آرامگاه صائب شدم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: ابتکار شهرداری اصفهان در برپایی برنامه واکاوی مولفه های شهر خلاق در هفته اصفهان و در جوار مقبره بازسازی شده صائب جالب است و من در ارتباط با ادب و فرهنگ در شهر خلاق به صحبت خواهم پرداخت.
رئیس فرهنگستان هنر و ادب فارسی با بیان اینکه این مکان شایستگی مرکز توجه اهل ادب و شعر باشد، ابراز داشت: از این پس مقبره صائب محل حضور و گردهمایی صاحبدلان اصفهانی خواهد بود و همانگونه که شیراز حافظیه و سعدیه دارد اصفهان نیز مفتخر به صائبیه خواهد بود.
وی با بیان اینکه اهمیت شهر اصفهان در زبان عربی به حدی است که این شهر را بغداد ثانی در ادب و شهر نامیدند، ابراز داشت: پس از قوت زبان فارسی کم کم این زبان در اصفهان نیز رواج یافت و آثار مهمی در نظم و نثر در این شهر آفریده شد.
حدادعادل با ذکر این نکته که دانشنامه علایی ابن سینا به فارسی شهر اصفهان نگارش یافته که بیان فارسی کتاب شفایی وی است و فخر الدین اسعد گرگانی نیز ویس و رامین خود را در اصفهان سرود، تاکید کرد: در دوران صفویه حکومت مرکزی واحدی ایجاد شد که اصفهان را با هوشمندی پایتخت خود انتخاب کردند.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی با بیان اینکه اصفهان همیشه مرکز علم، فن، هنر، سیاست، دین داری و ادب و شهر شاعران، نویسندگان و مترجمین بوده است، بیان داشت: سبک عراقی، هندی و دوره بازگشت در اصفهان قوت گرفته است و صفایی اصفهانی با بیت معروف(دل بردی از من به یغما ای ترک غارتگر من دیدی چه آوردی ای دوست از دست دل بر سر من ) به عنوان شاعر معاصر بسیار توانمند اما ناشناخته اصفهانی مطرح است.
وی با اشاره به اینکه استاد همایی از دیگر شاعران توانمند اصفهانی است که پدر و پدربزرگ وی نیز از شعرای دوره بازگشت هستند، ابراز داشت: از ادبای اصفهان که نمی توان از ذکر نام آنها خودداری کرد میرزا حبیب اصفهانی است که کتاب سرگذشت حاجی بابا و ژیل بلاس را ترجمه کرده است که نمونه درخشانی از ترجمه زبان های اروپایی است که با ذوق شاعرانه شعر فارسی را هنرمندانه چاشنی مطالب خود کرده است.
حداد عادل گفت: وحید دستجردی شاعر، ادیب و صاحب انجمن ادبی وحید در تهران، جمالزاده پدر داستان نویسی، صغیر اصفهانی و شاعران معاصر از دیگر ادبای اصفهانی هستند و امروز نیز این شهر سرشار از شاعران خوش ذوق و خوش قریحه ای است که متناسب با خیزش و خروش انقلابی مردم ایران زمین شعر می سرایند.
وی با اشاره به اینکه اصفهان در کنار ابعاد مختلف دینی، سیاسی، کشاورزی او قتصادی خود از نظر ادبی نیز شهری درجه اولی در زبان و ادب فارسی محسوب می شود، اظهار داشت: در میان شاعران سبک هندی صائب از همه معروف تر و شعر وی از همه دل نشین تر است.
رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی تاکید کرد: ضعف سبک هندی این است که وقتی به افراط کشیده شود خواننده مقصود شاعر را نمی فهمد اما صائب اسوه اعتدال در سبک هندی است.
وی افزود: صائب شیعه، درست اعتقاد و محب خاندان پیامبر بوده است و اشعار لطیفی در فضایل ائمه گفته است و در میان دیگر شاعران این سبک شعر وی بیش از بقیه به شکل مثل درآمده است.
حدادعادل صائب را ستاره درجه اول آسمان شعر فارسی برشمرد و گفت: برخی وی را برترین شاعر زبان فارسی می دانند به نوعی که افرادی مانند استاد سیدعبدالکریم فیروزکوه معتقد هستند، صائب بزرگترین شاعر ایرانی بوده است.
گفتنی است در این مراسم غلامعلی حدادعادل به شکل افتخاری به عنوان شهروند اصفهانی معرفی شد.
46
منبع: جماران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا
منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۱۱۸۵۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرگذشت فارسیزبانان آسیای میانه /نگاهی به کتاب «تاریخ تاجیکان ورارود»
علی هادیلو؛ اعتماد پژواک جدایی مناطق آسیای میانه و ایران، قصهای پرغصه به وسعت
تاریخ ایران معاصر است؛ اما فارغ از مرثیهسرایی بر میراث به یغما رفته، اغلب ایرانیان را وقوف نیست که چه بر سر میراث هزارسالگان در سرزمینهای جدا افتاده رفت.
کتاب «تاجیکان ورارود؛ از ۱۸۶۰ تا ۱۹۲۴» نخستین روایت علمی دقیق و مدون به سبک تاریخنویسینو و به
زبان فارسی در این زمینه است. این کتاب پرارج گرچه در سال ۱۴۰۰ در ایران منتشر شد، اما به دلیل خاستگاه تاجیکی محقق (نماز حاتم) آنچنانکه باید و شاید در فضای رسانهای ایران ارج نهاده نشد. کتاب تاریخ تاجیکان ورارود، شرح رنجی است که از فرط بیصدایی تاکنون شنیده نشده و برای شنیدن آن باید گوش به دیوار ستبر تاریخ خواباند. این درد به تعبیر فروغ فرخزاد، بانوی شعر و ادب ایران زمین، از آن جنس دردهایی است که «انسان را به سکوت وا میدارد، از این رو بسیار سنگینتر از دردی است که انسان را به فریاد وا میدارد.» سرگذشت روزگار زبان فارسی و تاجیکان در این کتاب دستکمی از دوران پرآشوب پس از ورود و سیطره مغولان بر ایران نداشت و چه بسا تلختر از آن عصر بود. قوم مهاجم مغول، به روایت موجز جوینی، «آمدند و کندند و سوختند و کشتند و بردند و رفتند»، اما چند سالی نگذشت که پیش از فروپاشی دولتشان، در بستر کارگاه حریر فرهنگ، اندیشه و مدنیت ایرانی سر به راهتر شده، زبان فارسی را به عنوان زبان خود برگزیدند و به تدریج به کیش و آیین ایرانی و اسلامی گراییدند و حتی مروج آن شدند، حال آنکه زبان فارسی آسیای میانه در چنگ قوم یأجوج و مأجوج گرفتار شده و به مرور جای خود را به زبانهای روسی و ازبک داد.
نماز حاتم، نویسنده کتاب، از محققان و استادان برجسته و بنام دانشگاه ملی تاجیکستان است. او استاد گروه تاریخ آکادمی علوم تاجیکستان است که تاکنون ۱۵ کتاب و بیش از ۲۶۰ مقاله به نگارش درآورده است. کتابهای تاریخ خلق تاجیک (کتاب درسی برای کلاس نهم) و «سرنگون کردن ترتیبات امیری در بخارا» (کتاب دانشگاهی) از جمله مهمترین آثار این محقق شهیر تاجیکی است. تاریخ تاجیکان ورارود، روایتی خواندنی درباره ماجرای گذر سرسلامت تتمه زبان فارسی و قوم بزرگ تاجیک در منطقه آسیای میانه از دوران پرتلاطم و پرآشوب سیطره روسیه تزاری و شوروی و سلاخی فارسیزبانان آسیای مرکزی در میانه سالهای (۱۸۶۰-۱۹۲۴) است و ماجرای این گذر تاریخی، سیاسی و فرهنگی به مثابه داستان سیمرغ عطار است که تنها معدودی از مسافران با موفقیت در این سفر سیاسی، تاریخی و فرهنگی به مقصد رسیدند. کتاب تاریخ تاجیکان ورارود تاریخ صرف نیست و همچنانکه ویل دورانت تاریخ تمدن را شرح دستاوردهای عظیم انسانی روی سواحل رودخانه خروشان و پرهیاهوی تاریخ میدانست، روایتی از شجاعت، قهرمانی و تلاش نفسگیر یکی از کهنترین ملتهای جهان در حفظ و گسترش زبان فارسی، فرهنگ، سنن اخلاقی، اقتصاد، اندیشه، دانش، کشاورزی، ارتباطات و میراث گرانبهای نیاکانی است. کتاب تاریخ تاجیکان ورارود مرثیهسرایی بر میراث به یغما رفته ایرانی نیست؛ بلکه نویسنده (نماز حاتم) کوشش خود را به کار گرفته تا براساس منابع تازه و از نگاهی نو صفحات درخشان تاریخ نیاکان خویش را در مبارزه با مهاجمان روس و پاسداری از میهن خود روایت کند. ملتی که به توصیف این محقق، در برابر دشمن، «نه سپر، بلکه فرهنگ خود را پیش گذاشت، به قوم مهاجم دوستی، همزیستی و همکاری را پیشنهاد کرد، خود که فرهیخته و معارفپرور بود، به بیگانگان کوچی، برتری دانش و فرهنگ را اثبات نمود، ایشان را نیز به همین راه هدایت ساخت.» در این کتاب که به کوشش آرش ایرانپور، محقق ایرانی، برگردان و شرح شده، معادلهای روسی و «کریلی» با وسواسی مثالزدنی به معادلهای فارسی برگردانده شده است. این کتاب را میتوان نمونهای از شکلگیری یک مکتب تاریخنگاری جدید در آسیای میانه نیز قلمداد کرد؛ مکتبی که با وجود تاثیرپذیری از راه و روش تاریخنگاری شوروی -البته وجوه علمی و مثبت آن- از این توانایی نیز برخوردار است در جایی که به بررسی سیاستهای مقامات شوروی مربوط میشود، بدون پرخاش و تندی، جوانبی از آن را مورد نقد و بازنگری قرار دهد. این کتاب همچنین نقبی به فرآیند تدریجی فارسیزدایی از آسیای میانه زده و روایتی داستانگونه و جانسوز دوران فترت زبان فارسی در این خطه، فراروی ما مینهد. از زمان ورود اشغالگران روس به آسیای مرکزی (۱۸۶۰)، شوربختی فارسیزبانان و افول تاجیکها آغاز میشود و به دلایل متعدد و دسیسههای حکمرانان در سیادت روسیه تزاری به ویژه حکومت شوروی به مرور زبان فارسی جایگاه پیشین خود را از دست میدهد و حتی کار به تحقیر فارسی زبانان و استحاله قوم تاجیک می رسد. فرآیند فارسیزدایی که عملا از دوره حکومت شوروی رنگ و بویی جدید به خود میگیرد، با تبر تقسیم (مرزبندیهای ملی) در ۱۹۲۴ به اوج میرسد و میوههای خونین آن را میتوان به ویژه در نسلکشی روشنفکران فارسی زبان در دهه ۱۹۳۰ به وضوح مشاهده کرد. به روایت نویسنده در صفحات مطبوعات چه آسیای میانه و چه روسیه درباره تاجیکان و زبان فارسی (که از ۱۹۲۴ نام آن به تاجیکی تغییر کرد) تقریبا چیزی چاپ نمیشد. حتی «اگر به ناگه مقالهای هم چاپ میشد، بیشتر آنها غرضورزانه بوده، گاه تاجیکان و زبان فارسی تاجیکان را آشکارا تحقیر میکردند.» کار بدانجا رسید که بر حذف زبان فارسی و انکار موجودیت این زبان و تاجیکان، رسما پافشاری میکردند. گفتنی است کتاب «تاریخ تاجیکان ورارود» از دهه ۱۸۶۰ تا سال ۱۹24 تالیف نماز حاتم، به کوشش آرش ایرانپور از سوی انتشارات شیرازه ما در ۶۲۴ صفحه منتشر شده است. کانال عصر ایران در تلگرام